تابستانی که با تمام خاموشیها و ضررهایی که به صنعت و تولید وارد کرد، گذشت و اکنون زمستانی که پیشبینی میشود این داستان مجدداً تکرار شود و این بار نه تنها شاید خاموشی برق، بلکه خاموشی گاز نیز به آن اضافه میشود. با آغاز فصل سرما و افزایش مصرف گاز شهری، از هماکنون زمزمههای کمبود تأمین گاز موردنیاز جامعه به گوش میرسد. در شرایط فعلی تنها جایگزینی که به ذهن مسئولان میرسد، استفاده از مازوت است. مازوتی که بر حجم آلایندههای جوی میافزاید. حال باید ببینیم در نهایت کدام یک انتخاب میشود.
آلودگی یا خاموشی؟
خارج شدن دو سوم نیروگاههای آبی از مدار
کاهش نزولات جوی به خصوص در دو سال اخیر، افزایش مصرف آب خانگی به سبب رعایت شیوهنامههای بهداشتی، رویکردهای ضعیف و سنتی در حوزهی آبیاری و کشاورزی و از این دست مسائلی که تقریباً همهی ما با آن آشنا هستیم، ذخایر آبی کشور را بسیار کاهش داده است و حجم فعلی ذخایر آبی کشور در وضعیت هشدار و نگرانکنندهای قرار گرفته است. دقیقتر بگوییم تنها حدود 5 هزار مگاوات از ظرفیت 12 هزار مگاواتی نیروگاههای آبی در تابستان امسال فعال بودهاند. به نظر میرسد تنها راهکار افزایش ظرفیت نیروگاههای سوختی است که آن هم نیاز به سوخت و گاز دارد. از طرفی کشور با کمبود گاز مواجه است و مازوت به عنوان جایگزین مورد استفاده قرار گیرد. بنابراین تابستانی سیاه همراه با تمام ضررهایش تبدیل به زمستانی آلوده و بیگاز میشود.
خبرها حاکی از آن است که نه تنها در سال 99 هیچ نیروگاه برقآبی جدید در کشور راهاندازی نشده است، بلکه در سال 1400 همان ظرفیت نیروگاههای سابق نیز یکی پس از دیگری در حال از بین رفتن هستند. از تیرماه امسال تا کنون مدیران عامل سدهای مختلف کشور نظیر سد زایندهرود و سد کرخه و همچنین مدیر بهرهبرداری نیروگاههای برقآبی استان خوزستان و استان البرز یکی پس از دیگری اعلام کردند ظرفیت نیروگاههای برقآبی کشور تا اطلاع ثانوی از مدار خارج شده که این مورد ناشی از کاهش شدید و بیسابقهی نزولات جوی میباشد. کاهش نزولات جوی نیز منجر به مدیریت منابع آبی شده است و خروجی ذخایر آبی پشت سدها به شدت کاهش یافته است.
این در حالی است که کشورهای همسایه که از نظر جغرافیایی شباهت بسیار زیادی به شرایط ما دارند، با افتتاح نیروهای بزرگ خورشیدی بیشترین راه تأمین برق خود را از طریق خورشید تأمین میکنند. استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر نظیر انرژی خورشیدی برای تأمین برق به عنوان یک راهکار بسیار مناسب در نظر گرفته میشود. به خصوص کشور ما که روزهای زیادی از سال در بسیاری از مناطق خورشید تابان است.
آیا صنعت در برنامهریزیها جایگاهی دارد؟
تقریباً همهی تولیدکنندگان ادعان دارند تابستان بدون برق و خاموشیهای بدون اطلاع نه تنها منجر به کاهش ظرفیت تولید صنعتگران شد، بلکه آسیبهای فراوانی را به دستگاهها و تجهیزات صنعتی وارد نمود. اگر چه برنامههای مدونی با عنوان جدول زمانبندی خاموشیهای برق ارائه شد، اما در حقیقت چند درصد از خاموشیها مطابق با جدول زمانبندی شده بود؟خاموشیهای مکرر و عدم پاسخگویی به تأمین انرژی مورد نیاز صنعت منجر به ایجاد سردرگمیها و کلافگیهای صنعتگران گردید و اثرات کاهش عرضهی برخی از تولیدات صنعتی وابسته به گاز و برق نظیر سیمان منجر به افزایش قیمتها شد. در این برهه دلالیها در صنعت سیمان رونق گرفت و افراد سودجو نیز با بر هم زدن نظم بازار از آب گلآلود ماهی گرفتند. خطوط تعطیل شدهی صنایع بزرگ کشور از جمله سیمان و فولاد، در اوج مصرف گاز در زمستان سال گذشته و اوج مصرف برق در تابستان امسال، گواه این مدعاست که چطور صنایع، قربانی اصلی کمبود انرژی در کشور شدهاند. اگر چه یکی از منابع مهم تأمین برق انرژی هستهای میباشد، اما هنوز هم پس از گذشت چندین سال از وعدهها در تولید برق از صنعت هستهای آن چنان که وعده داده شده تأمین انرژی از این طریق صورت نگرفته است.
صنعتگران و تولیدکنندگان از هماکنون باید به دنبال روشی برای کاهش آسیبها و ضررهای ناشی از خاموشیهای احتمالی باشند. شاید اگر از الان در صدد تهیهی برنامهی مدونی جهت زمانبندی مناسب توزیع مصرف گاز و برق واحدهای صنعتی داشته باشیم، (مثلاً روزهای تعطیل هفته را با روزهای کاری دیگر جایگزین نماییم و یا ساعات کاری و برنامهی زمانی تولید را تغییر دهیم) بتوانیم اندکی از آسیبهای کمبود انرژی بکاهیم.
اگر نگاهی به آمار اشتغال در بخش صنعت کشور در سال 1400 بیاندازیم متوجه میشویم هنوز صنعت کشور یکی از مهمترین بخشهای اقتصاد کشور را تشکیل میدهد. استان اصفهان نیز به عنوان صنعتیترین استان کشور و یکی از استانهای پیشرو در صنعت کشور با در اختیار داشتن حدود 11 درصد از سهم کشور بایستی به فکر چالشها و مشکلات پیشروی صنعتگران و تولیدکنندگان باشد.
به نظر میرسد به جز برنامهریزیهای دقیق، عاری از توهمات و اجرایی راه خروجی از این بحرانهای پیچیده، تو در تو و وابسته وجود ندارد.